بیراهه
خسته در راهی پر از لاخ سنگ می شویم از نا خوشیها مست و ملنگ
سیمای غمینمان رنگ رنگ گویی فولاد جسممان زده زنگ
از پی تنهایی گاهی بی درنگ می زنیم کوله باری از غم به چنگ
حس روحی خالی از قصد و آهنگ خموشیم ، پای باورها شده لنگ
باطلان در فکر تزویر و نیرنگ تصورشان که ما نیستیم زبر و زرنگ
روزگار حیاتمان دم بدم میشود تنگ هستیمان میش و آنها گرگ و پلنگ
سنتها شده غریب و آیین فرنگ شدیم دست بر سر زین بار سنگین ننگ
افکار زشتشان طلسمی قشنگ کتاب وحی شان قابوس ارژنگ
-مرداد 85
7144 بازدید
1 بازدید امروز
6 بازدید دیروز
9 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian